وبلاگ دانشجویی مهندسی اپتیک و لیزر. روزی دو نفر در جنگل قدم می زدند. ناگهان شیری در مقابل آنها ظاهر شد. یکی از آنها سریع کفش ورزشی اش را از کوله پشتی بیرون آورد و پوشید. کافیست از تو سریعتر بدوم.

گاهي دلم براي خودم تنگ ميشود. آن وقت دلم بيشتر از هر وقت ديگري براي خودم تنگ مي شود براي خودي كه ديگر به سختي مي توانم به يادش بياورم.

ویژه کودکان و نوجوانان داستان نویس. برگزیدگان مرحله ی نهایی ششمین دوره ی مسابقه ی داستان نویسی شازده کوچولو. برگزیدگان مرحله ی نهایی ششمین دوره ی مسابقه ی داستان نویسی شازده کوچولو. نفر اول و شاهزاده سرزمین قصه ها.

سهگانهای دارد با یک جهان داستانی مشترک به نام میلک. آنچه در داستانهای کوتاه این کتابها رخ میدهد آمیزهای از وهم و خرافه و افسانه است. این اتفاق در اولین رمان او هم افتاده است.

بعد از مشکلات بلاگفا دست و دلم به نوشتن نمی رفت. اما اونقدر دیروز به من سخت گذشته که این یک کنج دنیای فراموش شده رو به یادم آورد. باید دستی به سروگوش خانهء مجازیم بکشم. باید بی خیال غصه ها بشم.

تو این پازل قرار یه تیکه هایی رو کنار هم بذاریم تا یه تصویر کامل ارائه بدیم که تو ذهنت نقش ببنده. من به پايان دگر نينديشم كه همين.

شاه زمانی که نادر شاه افشار عزم تسخیر هندوستان داشته در راه کودکی را دید که به مکتب میرفت. نادر از پاسخ او بسیار خرسند شد و از شنیدن آیه فتح فال پیروزی زد. سپس یک سکه زر به پسر داد اما پسر از گرفتن آن اباکرد. یک مشت پول زر در دامن او ریخت. از قضا چنانچه مشهور تاریخ است در آن سفر بر حریف خویش محمد شاه گورکانی پیروز شد . در موردش فقط معرفی ها.

در وجود همه ما نبوغی هست که مارا به سمت دیوانگی می برد. میل شدید به آزاد بودن و تقابل آن با زیستگاهمان. اصلا همین که نمی شود گاهی پرواز کرد دلیلی ست کافی برای جنون ابدی. همین که گاهی نمی شود جایی باشی که میخواهی. یا آن طور بپوشی که دلت می طلبد. یا آنقدر بلند آواز بخوانی که تمام دنیا خاموش شوند. می گویند جایی هست خیلی دورتر ها. که هرچه طلب کنی مهیاست. اما شرط و شروط دارد.

What to say and what to hear. به قلم آنها که به بهشت نمی روند . چهار ستاره مانده به صبح. این نیز نگاهیست به افتادن یک سیب. پایگاه اینترنتی خورشید آل یس. یا حسین گفتیمو رفتیم کربلا. طلبه ای در عصر انتظار. تو ی احساس قشنگی تو برام.